ربات آربیتراژ

ترید اتوماتیک با هوش مصنوعی ربات آربیتراژ GHOODA ربات قطعا سودده

ربات آربیتراژ

ترید اتوماتیک با هوش مصنوعی ربات آربیتراژ GHOODA ربات قطعا سودده

Hanging Man Pattern

Definition of the hanging man pattern

A hanging man is a reversal pattern that, when seen after a chart rally, indicates the completion of an uptrend. This pattern has a long lower shadow and a small body. The hanging male pattern shows candles with a long shadow and a small main body. Main bodies are near daily highs. If this candlestick pattern occurs in an uptrend, their appearance can be a warning for the end of that trend. For complete information, we suggest you read the technical analysis training article.


The hanging man pattern is formed when the number and power of sellers starts to increase relative to the buyers. After the trading session starts, the sellers cause the price to fall by their behavior, but during the session, the buyers bring the price back to the starting areas of the session. The formation of this pattern during an upward trend indicates the end of buyers’ power to continue the upward trend. If the candle is created in the resistance ranges, the created pattern is a male hanging pattern and warns of the return of the trend and its downward trend.

Conditions for approval of the hanging man model

Confirmation condition 1: The body of the candle is at the highest part and there is no upper shadow, or if there is, it is very small.

Verification condition 2: The length of the lower shadow must be at least twice the length of the main body.

Investigating the strength of the hanging man model

The longer the lower shadow length, the stronger the pattern.
The color of the pattern can be hollow (white) and solid (black), but the solid body shows more strength of the pattern due to its falling.
The larger the gap between the hammer and the previous candle, the stronger the pattern.
If the hanging man pattern is formed in the price resistance range, it will have a lot of power.

The hanging man pattern is actually the hammer pattern that forms at the top of an uptrend. By observing the confirmation factors and the high strength of the pattern, you can trust the return of the upward trend and the falling of the chart more.

مفاهیم و اصطلاحات رایج و مهم فارکس

فارکس اوراق بهادار

اوراق بهادار، همانطور که از اسمش پیداست برگه‌هایی هستند که ارزش مالی دارند. این برگه‌ها قابل نقل و انتقال یا خرید و فروشند. اوراق بهادار می‌توانند شامل سهام، حق تقدم، اوراق مشارکت، اختیار معامله باشند. ولی وقتی از بازار سرمایه صحبت می‌کنیم اوراق مشارکت به سه بخش تقسیم می‌شوند: اوراق حقوق صاحبان سهام، اوراق بدهی و اوراق مشتقه.

اوراق حقوق صاحبان سهام : اوراق حقوق صاحبان سهام را به ‌اختصار همان «سهام» می‌گویند. اگر سرمایه یک شرکت یا نهاد را به قسمت‌های مساوی تقسیم کنیم، هر یک قسمت یک سهم از کل سهام آن شرکت است. شما با خرید این سهم صاحب قانونی بخشی از آن شرکت می‌شوید و هر زمان هم که خواستید می‌توانید سهام خود را به‌فروش برسانید.

اوراق بدهی : اوراق بدهی شامل اوراقی هستند که برای تأمین مالی پروژه‌ها فروخته می‌شوند. درواقع شرکت‌ها وقتی منابع مالی کافی برای اجرا یا اتمام پروژه‌هایشان را ندارند، به‌جای اینکه به‌سراغ بانک‌‌ها بروند، با فروش این اوراق خودشان منابع لازم را از طریق فروش این اوراق تأمین می‌کنند.

اوراق مشتقه : اوراق مشتقه هم نوعی از قراردادهای مالی هستند که ارزششان بر مبنای بعضی از کالاها و دارایی‌های پایه مشتق شده است. به‌ همین‌ دلیل هم است که به آنها مشتقه گفته می‌شود. قیمت این اوراق براساس تغییر قیمت آن کالا یا دارایی مشخص می‌شود.

فارکس : بورس به بازارهای اختصاصی گفته می‌شود که در آن تعداد زیادی از فروشندگان و خریداران مشغول خرید و فروش هستند. بورس اوراق بهادار بازاری است که در آن اوراق بهادار معامله می‌شود. درواقع این بازار مرجعی است برای اینکه سرمایه افراد و بخش‌های خصوصی را جمع کند تا از این راه منابع مالی پروژه‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت تأمین گردد و در عین حال بخشی از سود هم عاید سرمایه‌گذاران آن شود.
برای دیدن ارزش این بازار به ‌صورت لحظه‌ای می‌توانید به صفحه «شاخص» سایت ره‌آورد ۳۶۵ مراجعه کنید. ضمن اینکه در این صفحه ارزش بازارهای مختلف به ‌تفکیک صنایع، بازار اول، بازار دوم و شاخص ۵۰ شرکت برتر بورسی هم ذکر شده است.

فارکس، سهامی عام و سهامی خاص

اگر سرمایه یک شرکت را به قسمت‌های کوچک و مساوی تقسیم کنیم، به هرکدام از این قسمت‌ها یک سهم و به مجموع آنها سهام آن شرکت گفته می‌شود. با خرید و فروش این سهام بین افراد، درواقع آنها بخشی از مالکیت شرکت را خریداری می‌کنند. به شرکت‌هایی که سهامشان به‌این‌صورت تقسیم شده باشد شرکت‌های سهامی گفته می‌شود.

این شرکت‌ها می‌توانند به صورت سهامی خاص یا سهامی عام ثبت شوند. شرکت‌های سهامی خاص شرکت‌هایی هستند که در زمان تأسیس تمام سرمایه‌شان توسط مؤسسین تأمین شده است. تعداد این شرکاء نباید از سه نفر کمتر باشد. ولی شرکت‌های سهامی عام شرکت‌هایی هستند که مؤسسین آنها قسمتی از سرمایه شرکت را از طریق فروش سهام به مردم تأمین می‌کنند. مثل هرکدام از شرکت‌هایی که سهامشان در بازار بورس یا فرابورس قابل خرید و فروش است.

اگر می‌خواهید درباره انواع شرکت و شرایط هرکدام از آنها اطلاعات کسب کنید مقاله «آشنایی با انواع شرکت» را مطالعه کنید. لیست تمام شرکت‌هایی که در بازار بورس هستند را می‌توانید در صفحه «سهام» سایت ره‌آورد ۳۶۵ ببینید. در این صفحه اطلاعاتی مثل قیمت روز سهام شرکت‌ها، حجم و ارزش کل سهام آنها و بسیاری اطلاعات دیگر درباره سهامشان قابل مشاهده است.

بازار سرمایه

بازار سرمایه که به نام بورس اوراق بهادار هم شناخته می‌شود، بازاری برای خرید و فروش اوراق قرضه و اوراق مالکیت است. کار اصلی این بازار این است که بین تأمین‌کننده‌های سرمایه و شرکت‌هایی که متقاضی این سرمایه هستند یک پل ارتباطی به‌وجود بیاورد. بازار سرمایه درواقع فرایند خرید و فروش ابزارهای مالی مثل اسناد خزانه، اوراق تجاری و گواهی سپرده را تسهیل می‌کند. شاخص‌ترین ابزار مالی این بازار اوراق مالکیت است که اکثراً به اسم سهام شناخته می‌شود. در ایران این بازار به چهار نوع تقسیم می‌شود :

بازار فارکس و اوراق بهادار که در آن خرید و فروش سهام شرکت‌ها یا اوراق قرضه دولتی یا مؤسسات معتبر خصوصی، انجام می‌شود.

فرابورس ایران که از سال ۱۳۸۸ فعالیتش را شروع کرده و خیلی از بنگاه‌های اقتصادی که شرایط پذیرش در بورس اوراق بهادار را ندارند می‌توانند با شرایط راحت‌تری در این بازار پذیرفته شوند.

فارکس کالا که همانطور که در آن عرضه‌کننده‌ها، کالای خودشان را عرضه می‌کنند و کالا بعد از بررسی‌های کارشناسی و قیمت‌گذاری، به خریداردا عرضه می‌شود.

فارکس انرژی که در آن معاملات حامل‌های انرژی و اوراق بهادار مبتنی بر آن انجام می‌شود.

افزایش سرمایه

هر شرکتی در مقاطعی از زمان ممکن است علاوه‌بر سرمایه خود، نیاز به منابع مالی بیشتری پیدا کند. یکی از روش‌هایی که که شرکت‌ها می‌توانند این منابع را به‌دست بیاورند افزایش سرمایه ا‌ست. وقتی یک شرکت تصمیم می‌گیرد در بورس اوراق بهادار افزایش سرمایه بدهد باید تعدادی سهام جدید منتشر کند و به سهامداران بفروشد تا مبلغ موردنیاز برای افزایش سرمایه را تأمین کند. افزایش سرمایه شرکت‌ها در بورس به چند روش انجام می‌شود :

روش اول افزایش سرمایه از محل سود انباشته شرکت است. در این روش شرکت از سودهایی که از سال‌های مالی گذشته در حساب انباشته خودش نگهداری کرده، سرمایه خود را افزایش می‌دهد. البته در این روش جریان نقدینگی جدیدی به شرکت وارد نمی‌شود.

روش دوم افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات حاصل شده سهامداران است. در این روش شرکت با فروختن سهام جدید، منابع مالی جدیدی به‌دست می‌آورد و به ‌این ‌ترتیب سرمایه خود را افزایش می‌دهد.

روش سوم افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی شرکت‌ها است. به‌این‌ترتیب که شرکت دارایی‌های ثابت خود مثل زمین،‌ ماشین‌آلات و ساختمان‌ها را مورد ارزیابی قیمت جدید قرار می‌دهد و با توجه به اینکه معمولاً تورم باعث بالا رفتن قیمت دارایی‌های شرکت می‌شود، ارزش دارایی‌ها و درنتیجه سرمایه شرکت افزایش می‌یابد.

روش چهارم هم افزایش سرمایه به روش صرف سهام است. به‌این‌صورت که شرکت سهام خودش را از طریق پذیره‌نویسی و به مبلغی بیش از قیمت اسمی آن به فروش می‌رساند و تفاوت حاصل از قیمت فروش و قیمت اسمی سهام را، به حساب اندوخته منتقل می‌کند و در ازای آن، به سهامداران قبلی سهام جدید می‌دهد.

اگر بخواهید در مورد افزایش سرمایه شرکت‌های بورسی اطلاعات کسب کنید و تاریخچه و نوع آن را بدانید، می‌توانید از طریق وبسایت ره‌آورد ۳۶۵ ابتدا نام شرکت موردنظرتان را در قسمت جستجو وارد کنید. سپس، از بخش بنیادی، قسمت افزایش سرمایه را انتخاب کنید و به اطلاعات مورد نیازتان دسترسی پیدا کنید. اگر مایل هستید درباره افزایش سرمایه و انواع آن بیشتر و کامل‌تر اطلاعات پیدا کنید می‌توانید مقاله «انواع روش‌های افزایش سرمایه» را مطالعه کنید.


عرضه به مقدار محصول یا خدمتی گفته می‌شود که تولیدکننده مایل به تأمین آن با قیمت مشخصی است. درواقع عرضه نشان‌دهنده‌ی مقدار آورده‌ی بازار است. در مقابل تقاضا به مقدار محصول یا خدماتی گفته می‌شود که برای خریداران مطلوب باشد. به بیان دیگر مقدار تقاضا، مقداری از محصول یا خدمات است که مردم مایل به خریدن آن با قیمت مشخصی هستند. قیمت هر کالا یا خدمت در بازار، بازتابی از عرضه و تقاضای آن است.

اگر عرضه بیش از تقاضا باشد، عرضه‌کننده مجبور به کاهش قیمت می‌شود و برعکس اگر تقاضا بیش از عرضه باشد، قیمت رشد می‌کند. در علم اقتصاد حالتی که عرضه و تقاضا با هم برابر هستند را نقطه تعادل می‌گویند. بالا و پایین شدن قیمت‌ها در بازار سرمایه هم تا حد خیلی زیادی وابسته به همین عرضه و تقاضاست. در بورس به تابلو سفارشات تابلو عرضه تقاضا گفته می‌شود.

در این بازار در هر قیمتی خریداران مشخص می‌کنند که حاضرند چه تعدادی سهام بخرند و فروشندگان مشخص می‌کنند که حاضرند چه تعدادی سهام بفروشند. هر وقت قیمت تعیین‌شده از سمت خریدار و فروشنده یکی باشد معامله انجام می‌شود. وقتی تعداد خریداران زیاد می‌شود برای رقابت با همدیگر حاضر می‌شوند خرید را به قیمت بالاتری انجام بدهند تا بتوانند در صف خرید جلوتر از بقیه باشند. این تقاضای زیاد باعث می‌شود قیمت بالاتر و بالاتر برود.

برعکس این موضوع هم ممکن است برای فروشنده‌ها اتفاق بیفتد. یعنی به‌خاطر تقاضای کم، آنها حاضر می‌شوند قیمت را کمتر و کمتر کنند و به این ترتیب قیمت سهام پایین می‌آید. بنابراین، میزان عرضه و تقاضا روی سهام هم باعث می‌شود تا قیمت یک سهام بالا برود یا پایین بیاید. اگر بخواهید میزان عرضه و تقاضای سهم‌های مختلف را دنبال کنید در سایت ره‌آورد می‌توانید سهام موردنظرتان را سرچ کنید و از صفحه‌ خودِ آن سهم به صورت لحظه‌ای میزان عرضه و تقاضایش را ببینید.

اهمیت روانشناسی معامله‌گری

چکیده مطلب

  • بنا به یک دیدگاه، ۸۰ درصد موفقیت در معامله‌گری به موضوعات روانشناختی و تنها ۲۰ درصد آن به روش تحلیل فرد، تکنیکال یا بنیادی وابسته است.
  • بسیاری از معامله‌گران به منظور مصون ماندن از درد‌های روانی، به تحریف ادراکی پناه می‌برند تا از هجوم اطلاعات جلوگیری کنند.
  • تحریف ادراکی و تعصب ورزیدن به پیش‌بینی‌ها در بازار سرمایه، ما را وادار به پذیرش آگاهی اجباری می‌کند که صدمات روانی بسیاری به دنبال خواهد داشت.

مقدمه

آقای تیموتی اسلاتر مدیر اجرایی شرکت کامپو ترک است که خدمات تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی به معامله‌گران بازار‌های آتی و سهام ارائه می‌دهد. ایشان از سال ۱۹۷۹ به دلیل برخورداری از موقعیتی منحصر به فرد، با هزاران معامله‌گر و کارگزار و مشاور سرمایه‌گذاری گفتگو کرده‌است.

اسلاتر که از سال ۱۹۶۰ کار خودش را آغاز کرد، به سرعت متوجه موانع روانشناختی نهفته در برابر معامله‌گری و مدیریت موفق سرمایه شد. وی عمیقاً به این مسئله اعتقاد پیدا کرده‌است که ۸۰ درصد موفقیت در معامله‌گری به موضوعات روانشناختی و تنها ۲۰ درصد آن به روش تحلیل فرد، تکنیکال یا بنیادی وابسته است.

آقای اسلاتر در ادامه می‌گوید : بر این باور هستم که ممکن است فردی با داشتن اطلاعات متوسط از تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی، ولی با تسلط روانی بر خود، بتواند درآمد خوبی کسب کند؛ و برعکس، شخص دیگری با در اختیار داشتن یک سیستم تحلیل بسیار کارآمد که بارها آزموده شده و در درازمدت عملکرد مثبتش مورد تأیید قرار گرفته، به دلیل فقدان کنترل روانی لازم، در نهایت بازنده شود.


برچسب ها: ربات آربیتراژ و ربات آربیتراژ قطعا سودده و  ثبت نام ربات آربیتراژ و سفارش ساخت ربات فارکس و ساخت ربات معامله گر بورس و ساخت ربات معاملاتی و طراحی ربات تریدر و ربات فارکس رایگان و برنامه نویسی ربات فارکس و آموزش ساخت اکسپرت فارکس و ساخت ربات معامله گر با پایتون و دانلود ربات معامله گر فارکس و خرید ربات تریدر فارکس و ربات فارکس خودکار و ربات معامله گر بورس رایگان و آموزش ساخت ربات معامله گر فارکس و دانلود ربات معامله گر بورس ایران و ربات معامله گر آلپاری و ربات فارکس برای اندروید و ربات سود ده فارکس و ربات سود ده بورس ایران و اکسپرت سود ده فارکس و اکسپرت سود ده بورس ایران


ایشان به تازه‌کارها هشدار می‌دهد هر چند مطالعه کتاب و روش‌های تحلیل قبل از ورود به بازار یک ضرورت است، اما محک خوردن توانایی‌ها تنها با معاملات واقعی و تحت فشار واقعی محقق می‌شود. از این رو پیشنهادش این است که آهسته آغاز کنید و هر معامله را با پرسیدن سوالاتی از این قبیل از خود، مورد بررسی قرار دهید : چه چیزی محرک من برای انجام این معامله است؟ چگونه این معامله را مدیریت کردم؟ معامله موفقی داشتم یا خیر؟ چرا ضرر کردم؟ پاسخ‌های خود را بنویسید و قبل از انجام معامله بعدی، به آنها مراجعه کنید.

همه چیز از درون خودتان آغاز می‌شود

اعتقاد آقای اسلاتر در مورد رفتار معامله‌گران در بازار بسیار جالب است. وی می‌گوید : من معتقدم آن هیولایی که فکر می‌کنید دارایی‌های شما را می‌بلعد و سود‌های شما را از بین می‌برد، خود شما هستید نه دیگر معامله‌گران. مجموعه مقالات «تجربیات یک معامله‌گر منضبط» راهنمایی کامل و جامع برای درک خویشتن‌داری و انضباط از دیدگاه روانشناختی و ابزاری برای کمک به تربیت شخص به منظور تبدیل شدن به یک معامله‌گر موفق در بازار‌های مالی است.

این تجربیات مثل یک راهنمای گام به گام به شما یاری می‌رساند تا خود را با ویژگی‌های روانشناختی متفاوت و خاص بازارهای مالی تطبیق دهید. بسیاری از افرادی که وارد محیط پرمخاطره‌ معامله‌گری می‌شوند، عملاً به تفاوت‌های این محیط و محیطی که در آن بزرگ شده‌اند، واقف نیستند. با عدم درک این تفاوت‌ها، افراد هیچ وقت نمی‌توانند متوجه شوند تمام مهارت‌هایی که در اجتماع کسب کرده‌اند و منجر به موفقیتشان در زندگی شده‌است، باعث شده که در محیط معامله‌گری ناموفق عمل کرده و مشکلاتی برایشان به وجود آید.

 این مطلب را حتماً بخوانید: آموزش بورس رایگان از صفر تا صد

محیط معامله‌گری با محیط اجتماع تفاوت‌های بنیادین دارد. معامله‌گر باید در محیط معامله‌گری به درجات بالای خویشتن‌داری و اتکای به نفس برسد تا بتواند در بازار سرمایه عملکرد موفقی داشته باشد. به طور طبیعی، بسیاری از ما فاقد این خویشتن‌داری هستیم؛ زیرا از کودکی یاد گرفتیم که در یک ساختار اجتماعی که در آن رفتار ما توسط شخصی قدرتمندتر از ما کنترل می‌شود، زندگی کنیم.

معامله‌گران رفته رفته متوجه می‌شوند که قواعد زندگی روزمره در حیطه معامله‌گری کاراریی نداشته و هیچ وقت قدرت لازم برای هدایت بازار وجود ندارد و این عمل بسیار فراتر از توانایی‌های آنها است.

قوانین خودتان را وضع کنید

به عنوان یک فرد تازه‌کار در بازار سرمایه، باید بدانید قیود خارجی که در جامعه رفتار شما را کنترل می‌کند، در محیط بازار وجود ندارد . همچنین، بازار هیچ تسلط و کنترلی بر رفتار شما نداشته و کوچکترین توقعی هم از شما ندارد. بازار همچنین، هیچ مسئولیتی نیز در قبال کامیابی و رسیدن به موفقیت شما نمی‌پذیرد.

بنابراین، مسئولیت آنچه شما از بازار درک می‌کنید و بر طبق آن عمل می‌کنید، فقط در درون خود شما است و تنها چیزی که می‌توانید کنترل کنید، خودتان هستید. شما به عنوان یک معامله‌گر، این اختیار را دارید که یا از بازار پول بگیرید و به خودتان بدهید و یا پول خودتان را به دیگر معامله‌گران تقدیم کنید.

تنها معدود معامله‌گرانی به این درک رسیده‌اند که خودشان مسئول کارها و اعمال خود هستند. در محیط بازار، شما باید قوانینی برای خود وضع کرده و خودتان را ملزم به رعایت آنها کنید. مشکل اینجاست که در این محیط قیمت‌ها همواره در حال نوسان بوده و حرکت قیمت‌ها نیز دائمی است و به همان نسبت، فرصت‌های تصمیم‌گیری که برای کسب سود با آنها مواجه هستید، بیشمار است.

در این محیط، شما نه تنها باید در خصوص ورود و یا عدم ورود به معامله تصمیم بگیرید، بلکه باید در مورد زمان ورود، مدت زمان ماندن در یک معامله و تعیین شرایط خروج از آن معامله نیز تصمیم بگیرد. زیرا هیچ مرجع مشخصی برای تعیین این موارد بجز آنچه در ذهن شما است، وجود ندارد.

از وسوسه‌ها دوری کنید!

باید به این نکته توجه کنید که در بازار‌های آتی ایران مانند آتی طلا یا زعفران، به دلیل خاصیت اهرمی که در این بازار‌ها وجود دارد، حتی بستن قراردادهای کوچک در هر معامله می‌تواند پتانسیل سود یا زیان بسیار بزرگی را به همراه داشته باشد. این بدان معنا است که شما در هر معامله می‌توانید به قدری سود کسب کنید که به لحاظ مالی مستقل شوید و یا اینکه کل دارایی خود را از دست بدهید.

این خاصیت بازارهای آتی می‌تواند شما را وسوسه کند که از قوانین معامله‌گری خود صرف‌نظر کنید؛ زیرا تنها تعداد کمی از معامله‌گران قادر‌ به کسب درآمد از بازار هستند و آن تعدادی که موفق به کسب درآمد از بازار نمی‌شوند، دچار صدمات روانی جدی می‌شوند. منظور از صدمات روانی، هر نوع چارچوب ذهنی هست که در شخص ایجاد اضطراب می‌کند.

تحریف ادراکی

مسئله‌ای که بر اثر ایجاد صدمات روانی در معاملات به وجود می‌آید، این است که افراد به طور غریزی برای مصون ماندن از درد‌های روانی سطوح تدافعی را در ذهن خود به وجود می‌آورند تا از هجوم اطلاعات جلوگیری کنند. این افراد در واقع، با تحریف اطلاعات، به تحریف ادراکی می‌پردازند.

تحریف ادراکی زمانی رخ می‌دهد که سیستم ذهنی ما به طور خودکار با تغییر شکل و فیلتر کردن برخی اطلاعات، اقدام به تحریف داده‌ها می‌کند و تضاد میان آن چیزی که ما انتظار داریم رخ دهد و آن چیزی که محیط واقعی پیش روی ما می‌گذارد را برطرف می‌کند. اما مشکل اینجاست که بازار نه تنها از تحریف ادراکی‌ ایجاد شده در ذهن شما، تبعیت نمی‌کند، بلکه چیزی در مقابل آن به وجود می‌آورد، که آگاهی اجباری خوانده می‌شود.

 این مطلب را هم بخوانید: سرمایه‌ گذاری با پول کم

به عبارت دیگر، شما در حال تحریف ادراکات خود هستید و این تحریف تا جایی ادامه دارد که ناهمخوانی بین ذهنیت ساختگی شما و اطلاعات واقعی بازار آنچنان مهیب می‌شود که این سپر دفاعی ذهنی و توهم شما فرو می‌ریزد. این اتفاق معمولاً با حالتی از شوک، به وجود می‌آید که شما را متحیر می‌کند و همه چیز را در ذهن شما به هم می‌ریزد.

در این شرایط است که بازار شما را وادار به پذیرش توهمی بودن آن چیزی می‌کند که در ذهن شما نقش بسته و شما باید پذیرای آگاهی اجباری دردناکی شوید. در واقع بازار این نکته را به ما یاد می‌دهد که محیط بازار و معامله‌گری، با محیط زندگی اجتماعی کاملاً متفاوت است.

آگاهی اجباری دردناک

ما در زندگی عادی، سعی می‌کنیم که همه چیز را پیش‌بینی‌پذیر فرض کرده و متعصبانه صبر می‌کنیم تا آن وقایع رخ دهند. اما بازار این واقعیت را به ما گوشزد می‌کند که آن چیزی که ما در انتظارش هستیم، توهم ما است و لزوماً قرار نیست اتفاق بیفتد. این همان جایی است که باید یاد بگیریم چگونه انعظاف‌پذیری ذهنی لازم را در خود ایجاد کنیم.

مسلماً ما نمی‌توانیم بازار را کنترل کنیم اما می‌توانیم ادراکات خودمان از بازار را کنترل کرده و به کمک آن، به یک نوع بی‌طرفی در مشاهداتمان از بازار برسیم که به نوبه خود، منجر به واقعی شدن اطلاعات مشترک ما و بازار می‌شود. نکته مهمی که در رسیدن به این آگاهی اجباری دردناک باید مدنظر قرار دهیم، این است که هر چقدر هم که این آگاهی اجباری دردناک باشد، احتمالاً نمی‌تواند ما را از مجذوب شدن دوباره به سمت ریسک‌های غیر معقول به امید استفاده از هر فرصتی که بازار برای ما ایجاد کرده باز دارد.

اما باید توجه کنیم که تکرار این اثرات روانی برای ما بسیار منفی خواهد بود. اگر چندین بار بر اثر این آگاهی‌های اجباری متحمل درد شویم، کم کم عملیات ما در بازار به جای اینکه صرف جستجو برای فرصت‌های مناسب شود، بیشتر به سمت اجتناب از درد تمایل پیدا می‌کند؛ یعنی ترس از زیان دیدن، اشتباه کردن و از دست دادن فرصت‌ها بزرگترین محرک ما برای فعالیت در بازار سرمایه خواهد شد.

الگوی مرد دار آویز (Hanging Man Pattern)

تعریف الگوی مرد دارآویز

مرد دار آویز یک الگوی برگشتی است که وقتی پس از رشد نمودار مشاهده شود، نشان‌دهنده اتمام روند صعودی است. این الگو سایه پایینی دراز و بدنه کوچکی دارد. الگوی مرد دار آویز، شمع‌هایی با سایه بلند و بدنه اصلی کوچک را نمایش می‌دهد. بدنه‌های اصلی نزدیک به بالاترین قیمت روزانه هستند. اگر این الگوی شمعی در یک روند صعودی رخ دهند، ظهور آنها می‌تواند اخطاری برای اتمام آن روند باشد. برای کسب اطلاعات کامل پیشنهاد میکنیم مقاله آموزش تحلیل تکنیکال را مطالعه نمایید.


الگوی مرد دارآویز وقتی شکل می‌گیرد که تعداد و قدرت فروشندگان نسبت به خریداران شروع به افزایش می‌کند. فروشنده‌ها پس از شروع جلسه معاملاتی با رفتار خود منجر به ریزش قیمت می‌شوند، اما در طی جلسه، خریداران قیمت را به نواحی شروع جلسه باز می‌گردانند. شکل گرفتن این الگو در طی یک روند صعودی، نشان از به اتمام رسیدن قدرت خریداران برای تداوم روند صعودی است. در صورتی که شمع در محدوده‌های مقاوتی ایجاد شده باشد، الگوی ایجاد شده، الگوی مرددارآویز بوده و هشدار از بازگشت روند و نزولی شدن آن می‌دهد.

شروط تأیید الگوی مرد دارآویز

شرط تأیید ۱ : بدنه شمع در بالاترین قسمت بوده و سایه بالایی وجود نداشته باشد، یا در صورت وجود، بسیار کوچک باشد.

شرط تأیید ۲ : طول سایه پایینی باید دست کم دو برابر طول بدنه اصلی باشد.

بررسی میزان قدرت الگوی مرد دارآویز

هر اندازه که طول سایه پایینی بیشتر باشد، قدرت الگو بیشتر است.
رنگ الگو می‌تواند توخالی (سفید) و توپر (سیاه) باشد، اما بدنه توپر به دلیل ریزشی بودن، قدرت بیشتر الگو را نشان می‌دهد.
هر اندازه که شکاف بین چکش و شمع قبلی بیشتر باشد، قدرت الگو نیز بیشتر می‌شود.
اگر الگوی مرد دارآویز در محدوده مقاومت قیمتی شکل بگیرد، قدرت زیادی خواهد داشت.

الگوی مرد دارآویز در واقع همان الگوی چکش است که در بالای روند صعودی شکل می‌گیرد. با مشاهده عوامل تأیید و بالا بودن قدرت الگو، شما می‌توانید به بازگشت روند صعودی و ریزشی شدن نمودار بیشتر اعتماد کنید.

The importance of supply and demand in trading

Abstract of the article

  • Most traders do not know what they are doing and do not have a plan in advance. They often make decisions on the spur of the moment.
  • If you can predict the behavior of the groups, you can understand how the market balance will be affected and in which direction the prices will move.
  • People’s belief about the effectiveness of goods or services in meeting their needs determines the value of those goods and services. The final price of the exchange of goods or services is also determined by the law of “supply and demand”.
  • Trading is the buying and selling of something of value to satisfy a need or goal between two or more people.

Most traders believe that knowing the reasons for market behavior helps them predict the market’s next move. This belief is correct assuming that traders know exactly what they are doing at any given moment; But we must say that the reasons that traders give for their work are often irrelevant because most of them do not actually know what they are doing and they do not plan their work in advance and generally make their decisions instantly and quickly. Almost all the reasons these people give are just to justify their actions. In general, traders must enter long and short positions, hold the position for a while, and then exit. It is the entry and exit of traders from positions that affects prices like a force. If traders planned their actions and disclosed the reasons for doing these actions, they could certainly help other traders in predicting prices and positions; But the reality is that there are very few traders who know the reasons for what they do, and those few usually don’t talk about it unless they have a specific reason. In fact, those traders who act with confidence and forethought and know that they can influence prices, try to hide their information about positions; Because the disclosure of this information is equivalent to their lower chances of success. But after doing the job, they deliberately expose the position so that other traders will be encouraged to take the position and the prices will move in their desired direction.

Assess herd behavior

Traders’ behavior is often collective or herd. Each individual trader is placed in a group of people with whom they have a similar perception of opportunities or threats. The motivation of these groups is to enter positions, gain profit, and to exit positions, to avoid losses. In fact, these people have realized that there is no value in accepting the risk of profit from that position, compared to accepting the risk of its loss. When, due to a series of economic conditions, a group unilaterally enters a position or exits another position, the balance of prices in the market is disturbed and prices start to move. Consequently, if we can learn the unique characteristics of each group, we can predict how likely one or more groups will be to act.

Supply and Demand

We are interacting with our surroundings at every moment of our lives and express ourselves in our own way. In fact, everything we do at any moment is a form of self-expression that we mean to fulfill our needs and desires or achieve our goals. Today, people can do things beyond basic needs, but this requires money. In fact, money has become our goal because we can use it to express ourselves in many parts of society and almost everything that is done in society requires spending money. Therefore, at the most basic level of social life, money represents a kind of freedom in self-expression. Each member of the society provides certain goods or services to others and express themselves in this way. In this way, a complex system of communication is created, in this system, for the exchange of goods and services, it is necessary to agree on their value. People’s belief about how effective the goods or services are in meeting their needs determines the price or value of those goods and services. In the meantime, public belief about the abundance or scarcity of that product or service can also affect its value. Finally, the final exchange price of goods or services is determined by the main law of economics, namely “supply and demand”. In the language of psychology, this law is equivalent to fear and greed in humans. Human greed is rooted in the feeling of lack and insecurity; It means that we feel that the inventory is not enough to meet our needs. If two or more people have the same fear of this issue, they will compete over available resources to satisfy their needs.

Necessity of trading

Bartering means exchanging something of value between two or more people to satisfy a need or goal. What is clear is that no trader enters a trade believing that they will lose or fail to meet their needs. But since the goal of both sides of the transaction is to win, we conclude that the two parties will never trade together unless their beliefs about the future value of the goods or services or stocks being traded are diametrically opposed. Although they may have reached an agreement on the value and price of that product or service. For example, when a shareholder intends to sell his shares, it means that he is disappointed with the profitability of this share and considers the possibility of losses high. Now, is the buyer of this stock fed up with his money and property or does he want to fail when he buys this stock? no Only the buyer’s opinion about the future of this share is completely opposite to the seller’s opinion. In short, if you want to know how to predict price behavior, you don’t need to look at the reasons for it. What you should pay attention to is understanding how the majority of traders currently interpret market conditions in a dream with their fears of shortages or concerns about being left behind or both.