In this article, you will learn how to find out before a relatively large price jump. This technique can be effective in daily time. But before that, you should familiarize yourself with the three concepts of “last price”, “closing price” and “base volume”.
The closing price and the price of the last transaction are not necessarily equal. The last transaction price can be more, less or equal to the closing price. The last price is the price at which the share is traded for the last time during the trading day. The closing price is the weighted average of all trades that take place on a stock in a trading day.
Of course, this weighted average is applied on the condition that the share transactions have filled the base volume. Otherwise, the final price will be deducted according to the amount that was less than the base volume. Both “last price” and “final price” are calculated instantly on the Rahvard site. In the trading systems of the stock exchange, both the closing price of the moment and the closing price of the previous day are entered on the corresponding page of each symbol.
Tehran Stock Exchange Company defines the base volume in this way: the number of one type of securities that must be traded every day so that all percentage changes allowed on that day are included in determining the next day’s price. For a better understanding of the base volume, pay attention to this example; Suppose the volume of the basis considered for a symbol is 200 thousand shares.
If 100,000 shares are traded in one trading day and the share has a 4% price growth, because the number of share transactions was half of the base volume, the share price growth will be divided by two and tomorrow morning it will open with 2% growth instead of 4%. The base volume for each stock exchange symbol is determined by the stock exchange organization and is listed on the tsetmc site, the Revard site, and all trading systems of the stock exchange on the special page of the same symbol.
Sometimes it happens that with one or more big purchases, the price of a share grows suddenly. In this case, it will take some time for the final price to reach the last price. Because as mentioned, the final price is an average of the transactions and it takes some time for this average price to rise. This is an opportunity that the trader can enter into the transaction and benefit from the price difference between the last price and the closing price that is determined at the end of the trading day.
An additional explanation is that in fact, because the final price is calculated instantaneously and is an average of all the transactions that have been done in one day, it takes a little time to be affected by the last price and grow. But how can such a thing be done? You can use search filters to detect such a situation. To do this, perform the following steps:
The bottom line is that the results you get from the filters should not be taken as revelation. Rather, these results give you an initial idea to buy profitable shares, which you should check their chart and other trading information and finally make the best decision.
Stars are floor or ceiling patterns observed at the end of trends and can indicate a change in price trend direction in technical analysis. The star pattern can be effective in identifying important levels of price resistance and support. In general, the formation of a star pattern indicates that traders are doodling. For more information, read the technical analysis training article.
The morning star pattern is a reversal bottom triple candlestick pattern that occurs at the end of a downtrend. The first candle with a large solid body, followed by a small candle with a short body, and then a hollow candle that quickly returns to the length of the first candle.
Similar to what was said about the evening star pattern, the reverse of the same events occurs at the bottom of the downtrend. A large number of buyers push the price up with great strength on the third day. On the trading day of the first candle and in the continuation of the downward trend, the sellers lower the price with their supply and form a strong bearish candle.
On the second day of trading, the first and last trading prices of the day are close to each other, which indicates the indecision or hesitation of sellers and buyers. On the third day of trading, buyers enter the transaction with great strength and raise the price. By observing these three candles in a row, you can be sure about the transfer of power from the hands of sellers to the hands of buyers.
Confirmation condition 1: The first candle in the morning star must be solid.
Confirmation condition 2: The body of the second candle should be small.
Confirmation condition 3: The third candle has rejected half of the body of the first candle.
◊ Be sure to read this article: Free stock market training from zero to one hundred
By observing the confirmation factors and the high strength of the morning star pattern, we can have more confidence in the return of the chart trend. The morning star appears just before dawn and, in fact, heralds the arrival of the morning and the rising of the sun.
اغلب معاملهگران بر این باورند که آگاهی از دلایل رفتار بازار، به آنها کمک میکند رفتار بازار را در گام بعدی پیشبینی کنند. این باور با فرض اینکه معاملهگران در هر لحظه دقیقاً میدانند در حال انجام چه کاری هستند، صحیح است؛ اما باید بگوییم دلایلی که معاملهگران برای کار خود بیان میکنند، اغلب نامربوط است چون اکثر آنها در واقع نمیدانند چه کار میکنند و اصولاً از قبل برای کارهایشان برنامهریزی ندارند و عموماً تصمیمات خود را به صورت آنی و سریع اتخاذ میکنند. تقریباً تمام دلایلی که این افراد ارائه میکنند، صرفاً جهت توجیه کارهای انجام شده و نشده خودشان است. به طورکلی، معاملهگران برای کسب سود باید وارد موقعیتهای خرید و فروش شوند، موقعیت خود را مدتی حفظ کنند و سپس، از آن خارج شوند. این ورود و خروج معاملهگران از موقعیتهاست که مانند نیرویی بر قیمتها تأثیر میگذارد. اگر معاملهگران برای کارهای خود برنامهریزی داشتند و دلایل انجام این کارها را نیز فاش میکردند، مسلماً میتوانستند به سایر معاملهگران نیز در پیشبینی قیمتها و موقعیتها کمک کنند؛ اما واقعیت این است که تنها عده بسیار کمی از معاملهگران هستند که دلایل کارهای خود را میدانند و این عده اندک نیز معمولاً در این خصوص صحبت نمیکنند مگر اینکه دلیل خاصی داشته باشند. در واقع، آن دسته از معاملهگران که با اطمینان و فکر قبلی دست به کاری میزنند و میدانند که میتوانند بر قیمتها اثرگذار باشند، سعی میکنند اطلاعاتشان را در مورد موقعیتها پنهان کنند؛ زیرا فاش شدن این اطلاعات معادل با شانس کمتر آنها در رسیدن به موفقیت است. اما بعد از انجام کار، عمداً موقعیت را آشکار میکنند تا سایر معاملهگران نیز به سمت آن موقعیت ترغیب شوند و قیمتها به سمت دلخواه آنها حرکت کنند. از طرفی، معاملهگرانی نیز وجود دارند که به دلیل عدم وجود اعتماد به نفس کافی در موقعیتهایی که میخواهند به آن وارد شوند، در مورد آن با همه صحبت میکنند تا مورد تأیید دیگران قرار بگیرند و این کار صرفاً برای کاهش دردی است که از درک اشتباهات خود متحمل شدهاند.
رفتار معاملهگران اغلب به صورت جمعی یا گَلّهای است. هر معاملهگرِ منفرد در دستهای از افراد قرار میگیرد که با آنها درک مشابهی نسبت به فرصتها یا تهدیدها داشتهباشند. انگیزه این گروهها برای ورود به موقعیتها، کسب سود و برای خروج از موقعیتها، مصون ماندن از زیان است. در حقیقت، این افراد دریافتهاند که پذیرش ریسکِ سود آن موقعیت، در برابر پذیرش ریسکِ زیان آن، هیچ ارزشی ندارد. زمانی که با بروز یک سری شرایط اقتصادی، گروهی به صورت یکدست اقدام به ورود به یک موقعیت یا خروج از موقعیتی دیگر میکنند، تعادل قیمتها در بازار به هم میخورد و قیمتها شروع به حرکت میکنند. در نتیجه، اگر بتوانیم مشخصههای منحصربهفرد هر گروه را یاد بگیریم، میتوانیم پیشبینی کنیم که احتمال اقدام کردن یک یا چند گروه چگونه خواهد بود. اگر بتوان رفتار گروهها را پیشبینی کرد، بدین معنا است که میتوان فهمید تعادل بازار چگونه تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و پتانسیل حرکت قیمتها در کدام سمت و سو خواهد بود.
ما در هر لحظه از حیات در حال تعامل با محیط اطرافمان هستیم و به روش خاص خودمان ابراز وجود میکنیم. در واقع، هر کاری که در هر لحظه انجام میدهیم، نوعی ابراز وجود است که منظورمان از این کار، برآورده کردن نیازها و تمایلات و یا رسیدن به اهدافمان است. امروزه مردم میتوانند به چیزهایی فراتر از تأمین نیازهای اولیه بپردازند اما این کار نیاز به پول دارد. در واقع، پول به این دلیل به هدف ما تبدیل شده که میتوانیم با استفاده از آن در بسیاری از بخشهای جامعه ابراز وجود کنیم و تقریباً هر کاری که در جامعه انجام میشود، نیازمند صرف هزینه است. بنابراین، در پایهایترین سطح از زندگی اجتماعی، پول بیانگر نوعی آزادی در ابراز وجود است. هریک از افراد جامعه، کالا و یا خدمات خاصی را به دیگران ارائه میکنند و به این نحو ابراز وجود میکنند. بدین ترتیب، یک سیستم پیچیده از ارتباطات ایجاد میشود که در این سیستم، برای تبادل کالا و خدمات لازم است تا بر سر ارزش آنها توافق صورت گیرد. باور افراد در مورد اینکه کالاها و یا خدمات چه میزان در رفع نیازهای آنها مؤثرند، تعیینکننده قیمت یا همان ارزش آن کالاها و خدمات است. در این میان باور عمومی در مورد میزان وفور یا کمبود آن کالا یا خدمات نیز میتواند بر ارزش آن تأثیرگذار باشد. در نهایت، قیمت نهایی مبادله کالا یا خدمات توسط قانون اصلی اقتصاد یعنی “عرضه و تقاضا” تعیین میشود. به زبان روانشناسی، این قانون معادل ترس و طمع در آدمیزاد است. طمع انسان، ریشه در احساس کمبود و ناامنی دارد؛ یعنی احساس میکنیم که موجودیها برای برآورده کردن نیازمان کافی نیستند. اگر دو یا چند نفر، ترس یکسانی از این موضوع داشتهباشند، برای رفع نیازهایشان بر سر تصاحب منابع موجود رقابت میکنند. به طور دقیقتر، اگر عرضه یک محصول در برابر تقاضای آن محدود باشد، کسانی که به آن نیاز دارند، بر سر تصاحبش رقابت خواهند کرد، به این صورت که حاضرند برای جلب نظر عرضهکننده، مقدار بیشتری از منابع (پول) خود را صرف کنند.
معاملهگری یعنی داد و ستد کردن چیزی که ارزش برآورده کردن یک نیاز یا هدف در بین دو یا چند نفر را دارد. چیزی که واضح است، این است که هیچ معاملهگری با این باور که بازنده معامله خواهد بود یا در برآورده کردن نیازهایش شکست خواهد خورد، وارد معامله نمیشود. اما از آنجا که هدف هر دو طرف معامله، برنده شدن است، به این نتیجه میرسیم که دو طرف هرگز باهم داد و ستد نخواهند کرد مگر آنکه باورهایشان در مورد ارزش آتی کالا یا خدمات یا سهام تحت معامله کاملاً مخالف یکدیگر باشد. هرچند که ممکن است بر سر ارزش و قیمت آن کالا یا خدمات، در ظاهر به توافق رسیدهباشند. به عنوان مثال، هنگامی که یک سهامدار قصد فروش سهامش را دارد، این به آن معنا است که او از سوددهی این سهم ناامید شده و احتمال ضرر و زیان آن را بالا میبیند. حال آیا خریدار این سهام از پول و اموالش سیر شده یا میخواهد شکست بخورد که این سهم را خریداری میکند؟ خیر. فقط عقیده خریدار در مورد آینده این سهم کاملاً مخالف عقیده فروشنده است. به طور خلاصه، اگر میخواهید بدانید که چگونه میتوان رفتار قیمتها را پیشبینی کرد، لازم نیست به دلایل آن توجه کنید. چیزی که باید به آن توجه کنید، این است که بفهمید در حال حاضر اکثریت معاملهگران شرایط بازار را در رویایی با ترسهایشان از کمبودها یا نگرانی از جا ماندن از قافله یا هردوی آنها، چگونه تفسیر میکنند.
در این مقاله خواهید آموخت که چطور قبل از یک جهش نسبتاً بزرگ قیمت از آن اطلاع پیدا کنید. این تکنیک در تایم روزانه میتواند مؤثر واقع شود. ولی قبل از آن باید با سه مفهوم «آخرین قیمت»، «قیمت پایانی» و «حجم مبنا» آشنا شوید.
قیمت پایانی و قیمت آخرین معامله لزوماً برابر نیستند. آخرین قیمت معامله میتواند بیشتر، کمتر و یا برابر با قیمت پایانی باشد. آخرین قیمت، قیمتی است که سهم برای آخرین بار طی روز معاملاتی در آن قیمت معامله میشود. قیمت پایانی میانگین وزنی تمام معاملاتی است که در یک روز معاملاتی روی یک سهم انجام میشود.
البته این میانگین وزنی بهشرطی اعمال میشود که معاملات سهم حجم مبنا را پر کرده باشد. در غیر اینصورت قیمت پایانی بهنسبتی که کمتر از حجم مبنا بوده است کسر میگردد. در سایت رهآورد هم «آخرین قیمت» و هم «قیمت پایانی» بهصورت لحظهای محاسبه میشود. در سامانههای معاملاتی بورس هم قیمت پایانی بهصورت لحظهای و قیمت پایانی روز قبل در صفحه مربوط به هر نماد درج میشود.
شرکت بورس اوراق بهادار تهران، حجم مبنا را به این شکل تعریف میکند: آن تعداد از یک نوع اوراق بهادار که باید در هر روز مورد دادوستد قرار گیرد تا تمام درصد تغییرات مجاز در آن روز در تعیین قیمت روز بعد لحاظ شود. برای درک بهتر حجم مبنا به این مثال توجه کنید؛ فرض کنید حجم مبنای در نظر گرفته شده برای یک نماد ۲۰۰ هزار سهم است.
اگر در یک روز معاملاتی ۱۰۰ هزار سهم معامله شود و سهم چهار درصد رشد قیمت داشته باشد، چون تعداد معاملات سهم نصف حجم مبنا بوده است، رشد قیمت سهم هم تقسیم بر دو میشود و صبح فردا بهجای ۴ درصد با ۲ درصد رشد باز میشود. حجم مبنا برای هریک از نمادهای بورسی توسط سازمان بورس تعیین میشود و در سایت tsetmc، سایت رهآورد و همه سامانههای معاملاتی بورس در صفحه مخصوص همان نماد درج میگردد.
گاهی پیش میآید که با یک یا چند خرید بزرگ قیمت یک سهم رشد ناگهانی پیدا میکند. در این حالت کمی طول میکشد تا قیمت پایانی هم خودش را به آخرین قیمت برساند. چون همانطور که گفته شد قیمت پایانی میانگینی از معاملات انجام شده است و مدتی طول میکشد تا این میانگین قیمت بالا بیاید. این فرصتی است که معاملهگر میتواند وارد معامله شود و از اختلاف قیمت بین آخرین قیمت و قیمت پایانی که در انتهای روز معاملاتی قطعی میشود بهرهمند گردد.
توضیح اضافهتر اینکه درواقع چون قیمت پایانی در رهآورد بهصورت لحظهای محاسبه میشود و میانگینی از تمام معاملاتی است که در یک روز انجام شده است کمی طول میکشد تا تحتتأثیر آخرین قیمت قرار بگیرد و رشد داشته باشد. اما چطور میشود چنین کاری را انجام داد؟ برای تشخیص چنین موقعیتی میتوانید از فیلترهای رهآورد استفاده کنید. برای این کار مراحل زیر را اجرا کنید :
نکته پایانی این است که نتایجی که از فیلترها بهدست میآورید را نباید بهعنوان وحی منزل در نظر بگیرید. بلکه این نتایج یک ایده اولیه برای خرید سهمهای سودآور به شما میدهند که باید نمودار و سایر اطلاعات معاملاتیشان را بررسی کنید و درنهایت بهترین تصمیم را بگیرید.
ستارهها الگوهای کفی و یا سقفی هستند که در انتهای روندها مشاهده شده و میتوانند نشاندهنده تغییر جهت روند قیمتی در تحلیل تکنیکال باشند. الگوی ستاره میتواند در شناسایی سطوح مهم مقاومت و حمایت قیمتی مؤثر واقع شود. به طور کلی، شکلگیری الگوی ستاره، حاکی از دودل بودن معاملهگران است. برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله آموزش تحلیل تکنیکال را مطالعه نمایید.
الگوی ستاره صبحگاهی یک الگوی سه شمعی کف برگشتی است که در پایان روند نزولی رخ میدهد. شمع اول با بدنه بزرگ توپر، پس از آن یک شمع کوچک با بدنه کوتاه و سپس، یک شمع توخالی که به سرعت به اندازه طول شمع اول برمیگردد.
همانند آنچه درباره الگوی ستاره عصرگاهی بیان شد، عکس همان اتفاقات در پایین روند نزولی رخ میدهد. تعداد زیادی از خریداران در روز سوم با قدرت زیاد، قیمت را به بالا میبرند. در روز معاملات شمع اول و در ادامه روندنزولی، فروشندگان با عرضه خود قیمت را پایین برده و یک شمع نزولی پرقدرت را تشکیل میدهند.
در روز دوم معاملات، اولین و آخرین قیمت معاملاتی روز نزدیک به هم است که این امر بیانگر بیتصمیمی و یا دودل بودن فروشندگان و خریداران است. در روز سوم معاملات، خریداران با قدرت زیادی وارد معامله شده و قیمت را به شدت بالا میبرند. با مشاهده این سه شمع پشت سر هم، میتوان نسبت به انتقال قدرت از دستان فروشندگان به دستان خریداران اطمینان حاصل نمود.
شرط تأیید ۱ : شمع اول در ستاره صبحگاهی توپر باشد.
شرط تأیید ۲ : بدنه شمع دوم کوچک باشد.
شرط تأیید ۳ : شمع سوم نیمه بدنه شمع اول را رد کرده باشد.
◊ این مطلب را حتماً بخوانید: آموزش بورس رایگان از صفر تا صد
با مشاهده عوامل تأیید و بالا بودن قدرت الگوی ستاره صبحگاهی، میتوان به بازگشت روند نمودار اعتماد بیشتری کرد. ستاره صبحگاهی درست پیش از روشن شدن هوا ظاهر میشود و در واقع، نویدبخش فرا رسیدن صبح و طلوع خورشید است.