ترازنامه یکی از مهمترین صورتهای مالی شرکت سهامی است که صورت وضعیت مالی نیز خوانده میشود. این صورت مالی، گزارشی است که نشان میدهد در یک زمان مشخص، شرکت چه میزان دارایی و بدهی داشته و حقوق صاحبان سهام به چه میزان بودهاست. در واقع، ترازنامه گزارشی است که به صورت یک عکس لحظهای، در زمانی مشخص، وضعیت مالی شرکت را نشان میدهد و در انتهای دورههای مالی سهماهانه و سالانه منتشر میشود. به منظور یادگیری کامل این مفاهیم پیشنهاد میکنیم مقاله آموزش بورس را در وبسایت رهآورد مطالعه نمایید.
داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام در واقع، حسابهای کوچکی هستند که وضعیت مشخصات مالی شرکت را نشان میدهند. این حسابهای کوچک، با توجه به نوع شرکتها و فعالیت آنها متفاوت بوده و اجزاء مختلفی دارد؛ اما معادله ترازنامه در تمامی ترازنامهها برقرار خواهد بود.
معادله ترازنامه که معادله حسابداری نیز نامیده میشود، پایه اصلی حسابداری نوین است و در تمامی معاملات صدق میکند. در این معادله، داراییها و مجموع بدهی و حقوق صاحبان سهام برابر
دارایی = بدهی + سرمایه (حقوق صاحبان سهام)
در واقع، اساس تهیه ترازنامه، ارائه اطلاعات و جزئیات معادله حسابداری در قالبی منظم است. در ترازنامه مانند معادله حسابداری، داراییها در سمت راست و بدهی و حقوق صاحبان سهام در سمت چپ آورده میشود.
مهمترین بخش یک ترازنامه، دو ستون سمت چپ و راست آن است که باید با یکدیگر تراز بوده و منطبق بر معادله حسابداری باشند.
در ستون سمت راست ترازنامه، داراییهای یک بنگاه اقتصادی بر اساس قاعدهای به نام کاهش نقدینگی، ابتدا به ترتیب میزان قدرت نقدشوندگی قرار میگیرند و پس از آن اقلامی که ثبات بیشتری دارند در انتهای ترازنامه قرار خواهند گرفت.
داراییها خود شامل دو بخش هستند :
دارییهایی مثل پول نقد، اوراق بهاداری که قابل فروش باشند، موجودی کالا، حسابهای دریافتنی، پیشپرداختها، حسابهای سپردهگذاری قابل نقد شدن و… که قابلیت نقدشوندگی بالاتری دارند و در مدتزمان کمتر از یک سال مالی، نقد میشوند، دارایی جاری خوانده میشوند.
داراییهایی مثل داراییهای ثابت، سرمایهگذاریهای بلندمدت، داراییهای نامشهود و… که نسبت به داراییهای جاری از قابلیت نقدشوندگی کمتری برخوردارند و در مدتزمان کمتر از یک سال مالی قابلیت نقد شدن ندارند، داراییهای غیرجاری هستند.
این ستون شامل دو بخش بدهیها و حقوق صاحبان سهام است. بدهیها در واقع دیونی با ماهیتهای گوناگون مانند بدهی به تأمینکنندگان، سود سهام سرمایهگذاران، حقوق و دستمزد، اجارهبها و… هستند که شرکت موظف به پرداخت آنها است.
بدهیها هم مانند داراییها، شامل دو دسته بدهیهای جاری و غیرجاری میشوند و به ترتیب سررسید پرداخت، در ترازنامه لحاظ میشوند :
بدهیهایی مثل سود قابل پرداخت، اجارهبها، مالیات، پرداخت تسهیلات، پیشدریافتها، حقوق و دستمزد و… که موعد پرداخت آنها، کمتر از یک سال مالی باشد، بدهیهای جاری خوانده میشوند.
بدهیهایی مثل بدهیهای مالیاتی اقساطی، بدهیهای بلندمدت، سود و اصل اوراق قرضه و… که موعد پرداخت آنها بیش از یک سال مالی نیست، بدهیهای غیرجاری خوانده میشوند.
بخش بعدی ستون سمت چپ ترازنامه، پولی است که متعلق به صاحبان سهام بنگاه اقتصادی مدنظر است و از آن به عنوان دارایی خالص نیز یاد میکنند. این مبلغ، از اختلاف داراییها و بدهیهای یک شرکت بجز حقوق صاحبان سهام بهدست آمده و به عنوان حقوق مالکانه نیز شناخته میشود. تحلیلگران با بررسی این بخش از ترازنامه، سلامت مالی یک شرکت را بررسی میکنند.
علاوه بر مواردی که در خصوص ترازنامه گفته شد، جزئیات دیگری نیز وجود دارد که اجزاء ترازنامه هستند.
عنوان ترازنامه، شامل سه بخش است. بخش اول، نام کامل واحد اقتصادی است که در سطر اول نوشته میشود، بخش دوم، نام گزارش است که صورت وضعیت مالی است و در سطر دوم نوشته میشود. بخش سوم نیز تاریخ گزارش، یعنی آخرین روز دوره مالی است.
واحد اندازهگیری، یکی از اجزاء مهم ترازنامه است که در کشور ایران، ریال به عنوان واحد اندازهگیری در صورت وضعیت مالی لحاظ میشود.
مورد آخر، جمع حسابها یعنی جمع اجزاء ستون اول (داراییها) و ستون دوم (مجموع بدهیها و حقوق صاحبان سهام) است. در آخر، زیر جمع این دو ستون در ترازنامه، دو خط مساوی میکشیم که نشاندهنده بسته شدن آن بوده و حاصل جمع آنها نیز باید برابر باشد.
به این علت که ترازنامه نشاندهنده عملکرد سالانه یک شرکت در آخرین روز دوره مالی است، توانایی نمایش روندها و تغییرات بلندمدت بیش از یک سال شرکت را ندارد. برای بررسی روند بلندمدت شرکت، باید ترازنامه فعلی شرکت را با ترازنامههای گذشته مقایسه کرده و تحلیل کرد.
همچنین، با مقایسه ترازنامه شرکت با سایر شرکتهای صنعتی که در آن فعالیت دارد، میتوان به تحلیل مناسبی از وضعیت صنعت و شرکت مدنظر رسید. با کمک گرفتن از صورتهای مالی دیگر نیز میتوان تفاسیر بیشتری از وضعیت فعلی شرکت بهدست آورد. از طرفی، با بررسی پارامترهای موجود در ترازنامه و بهدست آوردن نسبتهای مالی مهم، سلامت فعالیت شرکت قابل بررسی است.
ترازنامه یک شرکت مانند عکسی از دارایی، بدهی و حقوق صاحبان سهام است و به طور کلی، وضعیت مالی یک شرکت را در یک لحظه از زمان نشان میدهد. اما صورت سود و زیان و جریان وجوه نقد، مانند فیلمی از وضعیت شرکت در یک دوره زمانی سهماهه یا یکساله است.
به عنوان مثال، در ترازنامه، وضعیت مالی شرکت در یک زمان خاص، مثلا ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ گزارش میشود ولی در صورتهای سود و زیان و جریان وجوه نقد، این گزارش متعلق به دوره سهماهه اول سال ۱۴۰۱ است.
برای بررسی ترازنامه یک شرکت، میتوانید با مراجعه به سایت رهآورد، از منوی جستجو، نماد شرکت مورد نظر خود را جستجو کرده و از زبانه بنیادی، ترازنامه شرکت را مشاهده کنید.
همانطور که ملاحظه میکنید، امکان مشاهده ترازنامه شرکت به دو صورت «مجمع» و «میاندورهای» وجود دارد. در حالت مجمع، ترازنامه شرکت به صورت سالانه نمایش داده میشود.
در حالت میاندورهای، ترازنامه به صورت فصلی نمایش داده میشود. لازم به ذکر است که امکان دریافت فایل ترازنامه نیز در دو فرمت اکسل و CSV در رهآورد فراهم شدهاست.
ترازنامهها را از لحاظ شکل ظاهری ارائه، میتوان به دو صورت زیر ارائه کرد :
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، ترازنامه از دو ستون تشکیل شده و شکل حساب هم به صورت حرف T است. در این شیوه نمایش، داراییها در سمت راست ترازنامه، و بدهی و حقوق صاحبان سهام در ستون سمت چپ قرار میگیرد و برقراری معادله حسابداری نیز در آن الزامی است.
در این شیوه نمایش، ستون مربوط به بدهی و حقوق صاحبان سهام وجود نداشته و تمامی اقلام در یک ستون و به صورت گزارشی نوشته میشوند. ابتدا داراییها، سپس حقوق مالکانه و در آخر هم بدهیها در یک ستون آورده میشوند.
در ایران از شکل حساب ترازنامه برای نمایش استفاده میشد اما اخیراً ترازنامه بسیاری از شرکتها به شکل گزارش ارائه میشود. انواع ترازنامهها از نظر جزئیات و اقلام مندرج در آن را میتوان به صورت دیگری دستهبندی کرد.
هدف کلی تمامی شرکتها از تهیه ترازنامه، مشخص کردن وضعیت مالی شرکت برای کارکنان، مدیریت و سرمایهگذارانی است که قصد سرمایهگذاری در شرکت را دارند اما تهیه آنها با توجه به نوع فعالیت هر شرکت متفاوت میشود. تفاوت اصلی ترازنامهها، در جزئیاتی مانند مبالغ، نوع حسابها و موارد اینچنینی است که به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
ترازنامه شرکتهای بازرگانی با توجه به اینکه فعالیت تولیدی خاصی ندارند، شامل جزئیاتی مانند حسابهای سود و زیان ناخالص و سود زیان خالص، حسابهای عملیاتی و… است.
در شرکتهای خدماتی نیز مانند شرکتهای بازرگانی، تولید و جابجایی محصول وجود ندارد؛ لذا اغلبِ حسابها با ماهیت هزینه ارائه خدمات، سود حاصل از ارائه خدمات، حقوق و دستمزد پرسنل و… است.
فعالیت شرکتهای پیمانکاری، دریافت سرمایه پروژه از کارفرما در مراحل مختلف تکمیل پروژه، بستن پیمانهای کوتاهمدت و بلندمدت برای پروژههای مختلف، تعهدات بالا و… است. این شرکتها این امکان را دارند که به صورت همزمان ماهیت خدماتی، تولیدی و… داشته باشند.
شرکتها به عنوان یک شرکت سهامی عام یا خاص به ثبت میرسند. ترازنامه این شرکتها نیز با سایر شرکتها تفاوتی ندارد و به همان روش تهیه میشود.
ترازنامه شرکتهای بورسی، نشاندهنده سوابق فعالیت شرکت، وضعیت مالی فعلی شرکت و توانایی آن در ساخت سود است که مبنای تحلیل و تصمیمگیری بسیاری از فعالان بورس است. بنابراین، ترازنامه این شرکتها نیز از نظر اصول حسابداری، تفاوتی با سایر شرکتها نداشته و تنها در اجرای اصل افشاسازی و شفافیت اطلاعات، اهمیت ویژهای وجود دارد.
این امر به این علت است که سهامداران زیادی بر اساس این اطلاعات دست به معامله خواهند زد و این موضوع تأثیر بسیاری در ارزش شرکت دارد. لازم به ذکر است که ترازنامه شرکتهای بورسی باید توسط مراجع ذیصلاح تأیید شود.
سرمایه اصلی کشور در دست بانکها است و این، بانکها هستند که به این سرمایه جهت میدهند. بانکها با استفاده از سرمایه عمدهای که در دست دارند، به فعالیتهای اقتصادی میپردازند و این حجمِ بالای پول موجب شده که فعالیت آنها بر میزان کاهش یا رشد داراییهای عمومی اثرگذار باشد. بنابراین، ترازنامه بانکها به این علت دارای اهمیت ویژهای است که سپردهگذاران با بررسی فعالیت بانکها، به ارزیابی میزان موفقیت آنها در حوزه فعالیتهای اقتصادیشان میپردازند. بنابراین، ترازنامه بانکها، داراییها و بدهیهای بانکی را نشان میدهد و تغییر در این پارامترها میتواند اقتصاد را در سطح خرد و کلان تغییر داده و منجر به تحولات بزرگی شود.
ترازنامه یک شرکت قسمتی از صورتهای مالی شرکت است که بسیار کاربردی است؛ اما کاربرد اصلی آن برای سرمایهگذاران به اثرگذاری این صورت مالی در تحلیل بنیادی برمیگردد. سرمایهگذاران و تحلیلگران بنیادی با استفاده از صورت سود و زیان، ترازنامه، صورت جریان وجوه نقد و صورت سود و زیان جامع یک شرکت میتوانند به بررسی این موضوع بپردازند که آیا بین بدهیها، داراییها و سودسازی شرکت تناسبی وجود دارد یا خیر.
ترازنامه، عملکرد یک شرکت در گذشته را نشان میدهد و بیانگر این است که آیا احتمال رشد شرکت در آینده وجود دارد یا خیر. از طرفی، با مقایسه و بررسی ترازنامه چند سال متوالی یک شرکت، میتوان مقدار تغییر در دارایی، بدهی و حقوق صاحبان سهام آن را بررسی و روند این تغییرات را پیشبینی کرد. بنابراین، کاربرد اساسی و مهم ترازنامه، دادن قدرت تشخیص و پیشبینی روند سودآوری یا زیانسازی یک شرکت در آینده است.
ترازنامه گزارش مالی از میزان دارایی، بدهی و حقوق صاحبان سهام است. با اطلاعات موجود در ترازنامه میتوان نسبتهای مالی مورد استفاده در تحلیل بنیادی را محاسبه کرده و متناسب با صنعت مورد نظر و نوع فعالیت شرکت، تفسیر کرد. به این ترتیب، سرمایهگذاران با دیدن چشماندازی کلی از وضعیت شرکت، در خصوص سرمایهگذاری در آن تصمیمگیری میکنند. از طرفی، ترازنامه کمک میکند تا در مورد نقدینگی شرکت، بهرهوری آن و قدرت نفوذ فعالیت شرکت در بازار و اقتصاد، به بینش بهتری برسیم.
امروزه برای تهیه ترازنامه حسابداری شرکتها از نرمافزارهای مختلفی استفاده میشود اما میتوان آن را به صورت دستی نیز تهیه کرد. برای تهیه ترازنامه به صورت دستی، ابتدا باید تاریخ و دوره گزارشدهی ترازنامه خود را تعیین کنید. تاریخ ترازنامه، آخرین روز دوره گزارش شما است. به دلیل اینکه دوره مالی اکثر شرکتها معمولا از ابتدای فروردین تا انتهای سال است، لذا تاریخ گزارش سالانه برای اکثر شرکتها ۲۹ اسفند است.
در مرحله بعد باید داراییهای خود را مشخص کنید. معمولاً داراییها در ترازنامه به دو صورت جداگانه و کل داراییها فهرست میشوند تا موجب راحتتر شدن تجزیه و تحلیل برای تحلیلگر شود. داراییها به دو دسته جاری و غیرجاری تقسیم میشوند :
ابتدا داراییهای جاری و غیرجاری را به صورت جداگانه در ستون سمت راست نوشته و سپس، مجموع آنها را در ترازنامه لحاظ کنید. سپس، باید بدهیهای خود را مشخص کنید. این کار را هم به صورت مشابه برای بدهیها انجام داده و ابتدا به صورت جداگانه و سپس، مجموع بدهیها را در ترازنامه لحاظ کنید.
حال باید حقوق صاحبان سهام را محاسبه کنید. اگر ترازنامهای که قصد تهیه آن را دارید مربوط به یک شرکت خصوصی باشد که در اختیار یک مالک است، محاسبه حقوق صاحبان سهام، کار بسیار سادهای خواهدبود. اما اگر شرکت از نوع سهامی عام و در اختیار چندین مالک عمده و خرد باشد، محاسبه این پارامتر اندکی پیچیدهتر خواهد شد. اما به طور کلی، موارد متداولی که در ترازنامه موجود است، عبارتند از :
مجموع بدهیها را به مجموع حقوق صاحبان سهام اضافه کرده و در انتهای ستون بنویسید. در انتها، حاصل جمع دو ستون در دو سمت جدول ترازنامه باید برابر باشد.
تمامی بخشهای ترازنامه از اهمیت خاص خود برخوردارند؛ اما این اهمیت ممکن است با توجه به نوع استفاده هر بخش در تجزیه و تحلیل شرکت، متفاوت باشد. از نظر تحلیلگران و کارشناسان مالی، موجودی نقد مهمترین بخش ترازنامه است و بخش حسابهای دریافتنی، سرمایهگذاری کوتاهمدت، سرمایهگذاری در املاک و بخش بدهیها، به ترتیب در درجههای بعدی اهمیت قرار دارند.
بزرگترین مشکل ترازنامه این است که تمامی اقلام آن با توجه به ارزش دفتری خود در ترازنامه قید میشود و گذشت زمان و تورم، روی این قیمتهای ثبتشده، اثری نمیگذارد. این موضوع به خصوص در مورد داراییهای ثابت دیده میشود. به عنوان مثال، ملکی که ۲۰ سال پیش به قیمت ۵۰ میلیون تومان خریداری و در ترازنامه ثبت شده، پس از گذشت ۲۰ سال، همچنان با همان ارزش دفتری در ترازنامه آورده میشود.
این رویدادهای مالی در واقع رویدادهایی هستند که بین تاریخی که دوره مالی خاتمه پیدا کرده و تاریخی که ترازنامه تنظیم شده، رخ داده و به صورت رویدادهای تعدیلی و غیرتعدیلی دستهبندی میشوند. رویدادهای تعدیلی، رویدادهایی هستند که تراکنشهای قبل از اتمام دوره مالی را تغییر میدهند. لذا باید در ترازنامه لحاظ شوند.
این بخش از بدهیها، به دلیل اختلافی که بین اصول حسابداری و قوانین مالیاتی وجود دارد، در نظر گرفتهشدهاست. مالیاتی که به شرکت تعلق گرفتهاست، تا زمانی که قطعی نشود، بدهی به حساب میآید و به عنوان ذخیره مالیات در دفاتر و ترازنامه ثبت میشود. تغییر این مبلغ به معنای تغییر در برآورد است.
یکی از اقلامی که در ترازنامه گزارش میشود، موجودی نقد است که شامل سپردههای بانکی، وجوه نقد، تنخواه و حسابهای بانکی است و جزئی از دارایی شرکت بهحساب میآید. لازم به ذکر است که موارد زیر، موجودی نقدی شرکت محسوب نمیشود :
ترازنامه یکی از صورتهای مالی است که نشاندهنده وضعیت مالی شرکت در دورههای مالی مختلف است. ترازنامه، در واقع یک گزارش مالی از میزان دارایی، بدهی و حقوق صاحبان سهام شرکت است. با اطلاعات موجود در ترازنامه میتوان نسبتهای مالی مورد استفاده در تحلیل بنیادی را محاسبه کرده و متناسب با صنعت و نوع فعالیت شرکت، تفسیر کرد. برای کسب اطلاعات تکمیلی پیشنهاد میکنیم مقاله آموزش تحلیل بنیادی را مطالعه کنید.
اوراق اختیار فروش تبعی ابزاری است که توسط عرضهکننده سهام پایه (شرکتها)، منتشر شده و این اختیار را به دارنده اوراق میدهد که دارایی پایه (سهام پایه) درجشده در قرارداد را در زمانی مشخص (تاریخ سررسید) و با قیمتی معین (قیمت اعمال) بهفروش برساند.
اوراق اختیار فروش تبعی توسط شرکتها، به منظور کاهش ریسک سرمایهگذاری در بازار و ایجاد اطمینان در سهامداران عرضه میشود. در واقع شرکتها با انتشار این اوراق، ارزندگی سهام خود را تضمین کرده و این اطمینان را به سهامدار میدهند که در صورت کاهش قیمت سهم نیز منافع آنها حفظ خواهدشد. این اوراق به نوعی بیمه سهام تلقی میشوند.
این اطلاعیه حداقل یک روز کاری قبل از عرضه منتشر شده و شامل اطلاعات زیر است :
سهمی است که اوراق اختیار فروش تبعی بر اساس آن تنظیم میشود.
شرکتی است که اوراقِ اختیار فروش تبعی را منتشر میکند.
به فاصله بین اولین و آخرین روز معاملاتی اوراق اختیار فروش تبعی گفته میشود.
به تاریخ تعیینشده جهت فروش اوراق اختیار فروش تبعی گفته میشود.
قیمت تعیین شدهای برای سهام پایه است که در تاریخ اعمال، توسط عرضهکننده اوراق به سهامدار پرداخت میشود.
مجموع اوراق اختیار فروش تبعی که تا پایان دوره معاملاتی عرضه خواهدشد.
حداکثر تعداد اوراق اختیار فروش تبعی که هر شخص حقیقی یا حقوقی میتواند با کد معاملاتی خود خریداری کند.
قیمتی است که اوراق اختیار فروش تبعی توسط عرضهکننده با این قیمت به فروش میرسد و در هر روز با فرمول خاصی تعیین شده و بنابراین، ثابت نیست.
اعمال اوراق اختیار فروش تبعی تنها در تاریخ سررسید (تاریخ اعمال) امکانپذیر است. لازم به ذکر است که در صورت ثبت درخواست در پنل کارگزاری، امکان لغو درخواست وجود نخواهدداشت.
برای ثبت درخواستِ اعمال، به نکات زیر توجه کنید :
۱. ثبت درخواست تسویه باید تا ساعت ۱۴ روزکاری قبل از سررسید صورت گیرد.
۲. تنها اوراق اختیار فروش تبعی سهامدارانی قابل اعمال است که سهام پایه آنها تا پایان روز سررسید در سبد دارایی نگهداری شدهباشد.
۳. ثبت درخواست تسویه تنها توسط کارگزار ناظر بر اوراق اختیار فروش تبعی امکانپذیر است. کارگزار ناظر اوراق اختیار فروش تبعی همان کارگزار ناظر بر سهام پایه است. در صورتی که سهام پایه شما دارای کارگزار ناظر نباشد، باید نسبت به تعیین آن اقدام کنید.
۴. در صورتی که قصد اعمال اوراق را دارید، از یک هفته قبل از زمان سررسید امکان تغییر کارگزار ناظر برای شما وجود نخواهد داشت.
۵. در صورتی که درخواست اعمال را تا تاریخ سررسید ثبت نکنید، اوراق اختیار فروش تبعی منقضی شده و دیگر قابلیت اعمال نخواهدداشت.
۶. در صورتی که تعداد اوراق اختیار فروش تبعی از تعداد سهام پایه یا سقف خرید برای هر کد معاملاتی بیشتر باشد، تعداد مازاد، قابل اعمال نخواهند بود.
۷. بهتر است زمانی درخواست تسویه اوراق اختیار فروش تبعی را ثبت کنید که قیمت پایانی سهام پایه در زمان سررسید، از قیمت اعمال کمتر باشد.
همانطور که اشاره کردیم، اوراق اختیار فروش تبعی به نوعی بیمه سهام محسوب شده و این اطمینان را به سهامدار میدهد که ارزندگی سهام او حفظ خواهدشد. اما باید به این نکته توجه کنید که زمانی خرید این اوراق منجر به سودآوری برای سهامداران خواهدشد که روند بازار از زمان خرید این اوراق تا زمان سررسید، نزولی باشد. در واقع، در صورتی که قیمت پایانی سهم در تاریخ سررسید از قیمت اعمال کمتر باشد، منجر به سودآوری برای سهامدار خواهدشد.
البته باید هزینه خرید اوراق را نیز محاسبه کرد و با کسر از سود حاصل (که از مابهالتفاوت قیمت پایانی سهم و قیمت اعمال در تاریخ سررسید به دست میآید)، سود خالص سهامدار را محاسبه نمود. لذا با توجه به یکطرفه بودن بازار بورس در ایران، میتوان گفت در روندهای نزولی، خرید این اوراق میتواند به سودآوری سهامدار کمک کند. در واقع، این اوراق باید با قیمتی خریداری شوند که با در نظر گرفتن روند بازار تا تاریخ سررسید، مابهالتفاوت قیمت سهام پایه و قیمت اعمال، منجر به سودآوری سهامدار شود.
در صورتی که در تاریخ سررسید، قیمت پایانی سهم بیشتر از قیمت اعمال باشد، سهامدار میتواند سهام خود را به قیمت روز در بازار فروخته و از این طریق کسب سود کند. در این حالت، اوراق به صورت خودکار باطل شده و سهامدار تنها به اندازه هزینهای که بابت خرید اوراق اختیار فروش تبعی پرداخت کرده، متضرر میشود. در ادامه، قیمت مناسب اوراق تبعی و بازدهی خرید این اوراق را به تفصیل شرح خواهیم داد.
تسویه اوراق اختیار فروش تبعی به دو صورت تسویه نقدی و تسویه فیزیکی انجام میشود.
تسویه نقدی اوراق اختیار فروش تبعی تنها در صورتی امکانپذیر است که قیمت پایانی سهم در تاریخ سررسید از قیمت اعمال کمتر باشد. در این نوع تسویه، مابهالتفاوت قیمت پایانی سهم و قیمت اعمال در تاریخ سررسید به صورت نقدی و توسط شرکت عرضهکننده، به سهامدار پرداخت خواهدشد. لازم به ذکر است که در این نوع تسویه، انتقال سهام از سهامدار به شرکتِ عرضهکننده صورت نگرفته و سهام پایه همچنان در پرتفوی سهامدار باقی خواهدماند.
در تسویه فیزیکی باید عرضهکننده اوراق در تاریخ سررسید، سهام پایه فرد را به قیمت اعمال از او خریداری کند. در این نوع تسویه، شاهد انتقال سهام از پرتفوی سهامدار به شرکت عرضهکننده هستیم. در واقع، سهام پایه به قیمت اعمال توسط عرضهکننده خریداری شده و مبلغ حاصل به حساب سهامدار واریز خواهدشد.
معمولا نماد اوراق اختیار فروش تبعی از حرف “ه” و بخشی از نماد بورسی سهم به همراه تاریخ سررسید تشکیل شده است. برای مشاهده لیست کامل نمادهای دارای اوراق تبعی بازار بورس و فرابورس، به این لینک وارد شوید :
لیست نمادهای دارای اوراق اختیار فروش تبعی
همانطور که در تصویر زیر ملاحظه میکنید، نمادهای مربوط به اوراق اختیار فروش تبعی، بر اساس آخرین روز معاملاتی یا هر زمان در این صفحه قابل ملاحظه خواهند بود
برای دریافت اطلاعات شرکتهایی که اوراق تبعی منتشر کردهاند، به سایت بورس اوراق بهادار تهران مراجعه کنید. این اطلاعات شامل نماد اوراق تبعی، شرکت عرضهکننده، قیمت اعمال، سقف خرید کد معاملاتی حقیقی و حقوقی، تاریخ اعمال و تاریخ شروع و پایان دوره معاملاتی میشود. این سایت علاوه بر موارد ذکرشده، کلیه اطلاعات مرتبط با عرضه و تقاضا و بیشترین افزایش و کاهش قیمت را نیز در اختیار شما قرار میدهد.
همانطور که اشاره کردیم، هزینه خرید اوراق اختیار فروش تبعی باید به گونهای باشد که منجر به سودآوری سهامدار شود. برای اینکه این مهم تحقق یابد، کافی است بازدهی خرید این اوراق را طبق فرمول زیر محاسبه کنیم :
پرداختی/(پرداختی – دریافتی) = بازده
قیمت اعمال اوراق تبعی در زمان سررسید × تعداد اوراق تبعی خریداریشده = دریافتی
هزینه خرید اوراق تبعی + هزینه خرید سهام پایه = پرداختی
برای درک بهتر این مطلب، به مثال زیر توجه کنید :
فرض کنید شخصی قصد خرید ۱۰۰۰ اوراق اختیار فروش تبعی به قیمت ۲۲ تومان را دارد. لذا باید تعداد ۱۰۰۰ سهم از سهام شرکت A را خریداری کند. اگر قیمت هر سهم ۳۲۰ تومان باشد، هزینه پرداختی او برابر است با :
(۱۰۰۰×۲۲) + (۱۰۰۰×۳۲۰) = پرداختی
۳۴۳۳۶۸ تومان =۲۲۰۸۸ + ۳۲۱۲۸۰ = پرداختی
فرض کنید قیمت اعمالِ اوراق برابر با ۳۴۰ تومان باشد. در این صورت، مبلغ دریافتی برابر است با :
۳۴۰۰۰۰ تومان =(۱۰۰۰×۳۴۰) = دریافتی
بازدهی اوراق برای این شخص برابر است با :
۳۴۳۳۶۸/ (۳۴۰۰۰۰-۳۴۳۳۶۸) = ۰/۰۰۹-
لذا خرید اوراق تبعی با این قیمت برای شخص بازدهی نداشته و موجب زیان نیز خواهد شد. اکنون فرض کنید بازده مدنظر شخص، ٪۵ باشد. با قراردادن این مقدار در فرمول بالا، مبلغ دریافتی، هزینه پرداختی و در نتیجه، قیمت اوراق تبعیِ مطلوب بهدست میآید.
پرداختی / (۳۴۰۰۰۰-پرداختی) = ٪۵
۳۲۳۸۰۹ تومان = پرداختی
۲۵۲۹ تومان = هزینه خرید اوراق تبعی
بنابراین، برای حصول بازده ۵ درصدی، شخص باید هر ورق از اوراق تبعی را به مبلغ ۲/۵ ریال خریداری کند.
خیر. این اوراق تنها در تاریخ سررسید، قابل فروش بوده و در صورت عدم اعمال آنها در تاریخ سررسید، به طور خودکار باطل خواهندشد.
بله. تعداد و قیمت اوراق تبعی با هر گونه تعدیلی در قیمت سهام به همان نسبت تغییر خواهدکرد.
در هر اطلاعیهای که توسط عرضهکننده صادر میشود، تعداد مجاز خرید اوراق تبعی برای هر کاربر ذکر شدهاست.
به طور کلی، هر چه احتمال کاهش ارزش دارایی پایه افزایش یابد، قیمت اوراق اختیار فروش تبعی بیشتر خواهدشد.
این تعداد مازاد اعتباری ندارد و قابل فروش نخواهد بود.
اوراق اختیار فروش تبعی از جمله ابزارهایی است که توسط سازمان بورس به منظور کاهش ریسک سرمایهگذاری، حفظ منافع سهامداران و ایجاد اشتیاق جهت سرمایهگذاری در این بازار به کارگرفته شده است. در واقع، این اوراق ارزندگی سهام شما را در صورت کاهش قیمت سهم، تضمین خواهد کرد. البته قبل از خرید این اوراق باید با تمامی قوانین حاکم بر آن آشنایی پیدا کرده و اطمینان حاصل کنید که این اوراق را با قیمت مناسب خریداری میکنید و بهکارگیری آن منجر به سودآوری شما خواهد شد.
The steel production process is very important due to the wide application of this metal in industries such as automobile manufacturing, construction, military industries and many other industries. The history of steel production in Iran dates back to more than 50 years ago, and due to its capacity to supply raw materials and produce steel, Iran can become one of the hubs of steel production in the world. For complete information, we suggest you read the fundamental analysis training article.
Since steel has wide applications in human life today, studying and investigating its production chain is also of particular importance. The meaning of the steel production chain is actually the cycle during which the raw materials of steel production are explored and extracted and converted into final products such as concentrate, pellets, sponge iron, beams, ingots and other products.
Our country, Iran, has rich and numerous iron ore mines, and steel producing industries also operate there. Therefore, it is not dependent on other countries in terms of supplying raw materials and manufacturing factories, and the steel production chain in Iran is complete. Therefore, the steel production industry in Iran brings a lot of added value and is considered one of the profitable industries.
But in countries where the raw materials of this industry are not available and they import them, or where the raw materials are available but there are no factories to produce them, the steel production process has no economic justification and does not bring added value.
To produce steel, during a process, iron ore is heated and melted in a furnace, after which impurities are removed and carbon is added. In the steel industry, there are 2 methods for producing steel, both of which are used in Iran.
A furnace with a height between 30 and 80 meters, whose inner wall is made of refractory bricks and its outer body is made of steel sheet. In this method, fuel (usually coke) is poured into the furnace along with iron ore (in the form of pellets and lumps) and with the help of blowing air, it burns and turns the iron ore into molten iron.
1. First, iron ore is extracted from the mine by blasting; Then, these iron ores are turned into lumps and pellets by a stone crusher.
2. After extracting and preparing iron ore, iron ore should be entered into the furnace along with coking coal.
3. All these materials are injected into the furnace and after being heated (by fuel combustion and air blowing) they become molten iron (pig iron).
4. This crude iron, which is the result of the blast furnace process, is called cast iron, which has a purity of 95%. In the next step, this impure raw iron is transformed into molten steel by removing impurities and adding oxygen (the purification process is carried out in a furnace called Converter).
5. This molten steel is now transferred to the casting department where it becomes steel ingots.
For many years, steel production using the blast furnace method has been one of the most important methods in the field of steel production, and currently more than 90% of the steel required in the world is produced by this method. The blast furnace steel production process is highly efficient in terms of production rate, but it requires high quality raw materials.
Steel is produced in the blast furnace by the combustion of coke and coal, and due to the decrease in the resources of coking coals, the price of coke is increasing. Also, the raw material preparation steps of this process, such as sintering and coking, impose a high cost on the steel industry.
The direct reduction process is one of the new methods for iron production, in which iron is produced without coking or even in some cases without lumping. In this method, the raw materials needed for production are converted into molten iron by electric current.
1. First, the iron ore must be regenerated and turned into sponge iron. Natural gas is used to do this in Iran. In this way, high temperature gas is introduced into the tank that contains pellets and during this process, sponge iron is produced.
2. After preparing the sponge iron, it is time to melt the raw materials. To do this, the sponge iron and scrap iron are placed in the electric arc furnace, and with the help of the electric current applied to the electric cathodes in the furnace, the materials become molten steel. .
3. In the last step, after separating the impurities in the molten steel, the final materials are transferred to the casting department.
A refinery is an industrial unit where, depending on its type, crude oil or gas is refined and converted into other products such as gasoline, oil gas, ethane, naphtha, etc.
Refineries are divided into three categories depending on the type of product:Fuel refineries: which are the most common type of refinery and their purpose is to produce common fuels such as gasoline, diesel, liquid gas, kerosene, etc. Such as Tehran Refinery, Abadan Refinery, Arak Refinery and…
oil refineries: whose products are all kinds of light and heavy oils and lubricants, bitumen and… These products can produce oil separately or continue the operation of a fuel refinery. Famous refineries in this field include Pars Oil Refinery and Behran Oil Refinery.
Petrochemical refineries: which, in addition to producing fuel products, produce raw materials for petrochemical units such as aromatics, ethylene, butadiene, etc. Among the famous refineries in this area, we can mention the Persian Gulf Star Refinery.
The input materials to these units are crude oil and gas condensate. Crude and unprocessed oil does not have much use by itself, and in order to use it, it must be refined and turned into other products. Petroleum products are used in a wide range of applications. These products have different boiling points, and for this reason, these substances can be separated by the distillation process.
This process is done with the help of a distillation tower and in several stages. In the distillation process, by heating the crude oil, the products are separated based on the boiling point, in such a way that the lighter products are placed on top of the distillation tower, and the heavier the products are as we move down.
The raw materials used in these units are light and rich gases and natural gas. These types of refineries are composed of different units that together refine gross hydrocarbons received from natural gas reservoirs.
Each gas refinery usually has several main units:
◊ Be sure to read this article: Free stock market training from zero to one hundred
In this unit, gas enters the refinery from feed wells (gas tanks) and is sent to the sweetening unit after primary separation.
In this unit, most of the impurities are separated from the gas and the product is brought to the required standard.
In this unit, the gas is refined and converted into products such as propane, butane, ethane, etc.
In this unit, the sulfur left from the sweetening process, which is in liquid form, is recycled.
In recent years, the tile and ceramic industry has attracted the attention of many countries in the world. In the meantime, Italy, Spain and Turkey occupied the first to third ranks of tile production and export in the world. Currently, China has entered the field of competition in this industry and has been able to occupy the third place among all countries. Until 1339, despite its 10,000-year history, tile production in Iran was still done manually and traditionally.
Since 1339, with the opening of Irana tile factory, tile production began in our country by using new machinery. Until 2008, the production capacity of ceramic tiles in our country reached 20 million square meters, and after that, with the further development of this industry, at the end of 2011, the production capacity of ceramic tiles in the country increased to 110 million square meters. At the same time as this increase in the production capacity of ceramic tiles, the secondary industries of producing raw materials needed by the ceramic tile industry also had an acceptable growth and now a high percentage of these materials are produced inside the country.
The existence of sufficient sources of energy and raw materials inside the country and suitable markets in neighboring countries provide the basic needs for the growth and dynamism of the tile and ceramic industry in Iran. It should be noted that Iran’s cultural background in producing tiles with beautiful and traditional designs has also led to the cultural background of tile production. Since the beauty of the tile lies in its design and motifs, Iran’s cultural history can become a key feature of tile and ceramic production in our country. To fully understand the relevant concepts, we suggest you read the fundamental analysis training article.
Currently, there are two methods for making ceramic and tile products in the world, and the difference between these two methods is in the way of drying and baking the tiles. In the first method, double firing is used, in this method, after drying the tile in the dryer, the tile is baked once under high heat in the oven, and then glaze is added to it, and in the next step, It goes into the oven to cook again.
In the second method, which is called Single Firing, the first firing process is removed, and after drying in the dryer, the tile is coated with glaze and then goes to the firing furnace. In the second method, the cooking operation is done faster than the first method; But in the double-fire baking method, the flexibility of the tiles is more. In the single-fired cooking method, the production factories have to adopt a more complicated method, and if they are not familiar with the production steps, they will suffer a lot of losses. The flexibility of tiles is so important that many tile manufacturers use the double-fire method.
The body of the tiles is made of different raw materials, which are taken from different mines and under different conditions. These materials include plastic raw materials (mainly clay), fillers, and fluxes (potassium oxide, sodium, calcium, and magnesium). It should be noted that plastic raw materials mean the plasticizing properties of clay. Melting agents are used to lower the melting point of raw materials.
In the first stage of preparation, coarse and hard seeds should be crushed and turned into smaller materials. In the next step, the collected raw materials are ground together. Grinding of raw materials is done in mixer cylinders that contain crushed raw materials and water.
After the raw materials have been ground in the preparation stage, the initial tile powder should be prepared from the slurry solution that has been created. This process is done by a device called spray dryer. The slurry is transferred from the tank to the spray dryer machine by the pump, and in these machines, the slurry is sprayed in the air, dried by contact with hot air, and poured into the form of soft granules that can be molded on the conveyor belt under the machine.
At this stage, the soft powder that comes out of the spray dryer is poured into the molds and pressed. (Keep in mind that the powder materials prepared at this stage still have 5% moisture)
After pressing the raw materials, now the primary tiles must go to the drying section to remove the remaining moisture from them.
At this stage, after preparing the glaze solution, this solution is poured on the tiles by the machine. Basically, the tile is moved by a conveyor belt and the glaze is poured over it.
Finally, after glazing, the tile enters the final baking stage. Baking tiles at this stage helps to increase the transparency, shine and strength of the tiles. After finishing the baking stage, the final tile is ready for use.
Since ancient times, the product obtained from the mixture of water, slurry and soil and dried and hardened by heat was called ceramic.
Ceramics are divided into four categories:
Among these four categories, the following products are used the most: